همشهری آنلاین _ راحله عبدالحسینی: بعد از اقامه نماز صبح، صرف صبحانه کاری، زیارت و ادای احترام به ۵ شهید گمنام که در صحن امامزاده(ع) آرمیدهاند، شهردار و معاونان راهی بازدید از محلهها میشوند. هوا هنوز روشن نشده و آفتاب بیرمق پاییزی خودی نشان نداده که با «محمدامین توکلیزاده» معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران همراه میشویم. او در این فرصت از خانه شاعران ایران، بیمارستان روانپزشکی جانبازان صدر و باغ کتاب تهران بازدید میکند.
- ایستگاه نخست
خانه شاعران ایران
دعوت از شاعران محله برای تقویت جریان فرهنگی
بازدید معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران از خانه شاعران ایران در خیابان شهید کلاهدوز آغاز میشود؛ خانهای آجری با معماری زیبا که حوض ستارهای شکلی در میانه حیاط دارد. تندیس شاعران معاصر نیز اینجاست. بخشی از خانه شاعران در حال تجهیز است تا کلاسهای مختلف ادبی و فرهنگی برگزار شود. توکلیزاده به سالن آمفیتئاتر میرود که مراحل ساختوساز را میگذراند. کشانی میگوید: «مساحت سالن آمفیتئاتر ۲۵۰ مترمربع است. ۷۰ نفر گنجایش دارد. این سالن چند منظوره است.»
توکلیزاده در پایان بازدید از خانه شاعران درباره اهمیت افزایش سرانههای فرهنگی در محلهها میگوید: «شهردار تهران اهمیت ویژهای برای حوزههای فرهنگی، هنری و اجتماعی قائل هستند. به همین دلیل توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی در اولویت است. طبق برنامهریزی قرار است با توسعه فضاهای ادبی و فرهنگی در مناطق اتفاق خوبی را در آنجا شاهد باشیم. یکی از سرمایههای ما در حوزه فرهنگ، شعر است. این سرمایه، بنمایه کارهای دیگر فرهنگی است. در این دوره خود را موظف میدانیم با کمک شاعران، ادیبان و نخبگان محلی از شعر بتوانیم در بهبود حال شهر و توسعه فرهنگ انقلاب اسلامی بهرهبگیریم. از شاعران آیینی، انقلاب اسلامی و دفاعمقدس نیز دعوت کردیم تا در محافل ادبی محلهها حضور داشته باشند و جریان فرهنگی را توسعه و بهبود ببخشند.»
- ایستگاه دوم
بیمارستان روانپزشکی جانبازان صدر
همکاری خانه سلامت و سالنهای ورزشی
عقربههای ساعت ۷ و نیم صبح را نشان میدهند که به بنبست «دلپذیر» میرسیم. توکلیزاده برای ورود به بیمارستان روانپزشکی جانبازان صدر این پا و آن پا میکند و میگوید: «درست نیست این ساعت صبح مزاحم خواب و استراحت بیماران شویم.» در تماس با مدیر بیمارستان متوجه میشویم که این زمان، دقیقاً ساعت داروی بیماران است و به همین دلیل بیدار هستند. دکتر «علیاکبر میرابی» مدیر بیمارستان و دکتر «ندا ضیا» رئیس بیمارستان به استقبال میآیند. میرابی میگوید: «بالغ بر ۱۵ هزار جانباز اعصاب و روان در تهران داریم. این بیمارستان جانبازان اعصاب و روان همه کشور را پذیرش میکند. اختلال پس از سانحه، برای جانبازان جنگ تحمیلی رخ داده و پس از آن هر چیزی که صحنه جنگ را تداعی کند، حال آنها را دگرگون میکند و دوباره صحنه جنگ را تجربه میکنند. بیخواب میشوند. در خواب هم کابوس میبینند. عزیزانی که اینجا بستری هستند چنین حالی دارند.» او از تجربه در صف ماندن برای تأیید بلیت استخر برای این عزیزان مثال میآورد تا اینکه چند سال است برای بیماران لباس نو نخریدهاند. هر کدامشان ماندهاند و یک دست لباس.
سقف بخش هم ایمن نیست و با یک زلزله ۲ ریشتری فرو میریزد. دکتر ضیا میگوید: «در این بیمارستان ۴۰ تخت داریم که کافی نیست.» توکلیزاده میگوید: «شرمنده این بزرگواران بودیم و حالا شرمندهتر شدهایم. در حوزه اجتماعی و فرهنگی هرکاری از دست معاونت اجتماعی شهرداری تهران برآید برای این عزیزان دریغ نخواهیم کرد؛ فعالیتهایی که در حوزه بهتر شدن روحیه، نشاط و تعامل این عزیزان باشد.» «حسین اجاقی» رئیس سازمان ورزش شهرداری تهران قول همکاری برای در اختیار گذاشتن استخر مجموعه کوثر ۳ را میدهد. «حمید صاحب» مدیرکل اداره سلامت شهرداری تهران نیز قول همکاری خانههای سلامت با بیمارستان را میدهد. «محمدحسن جعفرزاده» مدیر اداره کل فرهنگی شهرداری تهران نیز پیگیر برنامههای فرهنگی متناسب با نیاز بیماران میشود. توکلیزاده میگوید: «برنامههای لازم برای خانوادههای این عزیزان هم که در حوزه معاونت اجتماعی و فرهنگی باشد در نظر گرفته میشود.»
معاون امور اجتماعی شهردار تهران با اهدای شاخههای گل رز از بخش بازدید میکند. جانبازان دور او را میگیرند و راحت و بیواسطه درددل میکنند. برخی همانطور که روی تختشان نشستهاند، دست به قلم میشوند و صفحه سپید کاغذ را با گلایهمندیشان از روزگار و درخواستهایشان پر میکنند. یکی میگوید که نگران بیکاری فرزند جوانش است. دیگری از خانه استیجاری میگوید. آن یکی از اینکه نمیتواند کنار خانوادهاش باشد شرمنده است. دیگری خودش را به جمع میرساند و تشکر میکند که یادی از آنها شدهاست: «احساس وظیفه کردیم که از وطن پاسداری کنیم. حالا هم ادعایی نداریم. توقعی هم نداریم. دلخوشیم به همین بازدیدهایگاه و بیگاه که یعنی هنوز از یاد نرفتهایم.»
- ایستگاه سوم
باغ کتاب تهران
تعیین تکلیف قرارداد سالن سینما
روزهای آخر آبان ماه با هفته کتاب و کتابخوانی همراه است و چه فرصتی بهتر از بازدید باغ کتاب تهران؛ یک مجموعه تمامعیار برای عاشقان کتاب. «ایمان محمودی آشتیانی» مدیر پروژه باغ کتاب میگوید: «طرح اولیه باغ کتاب در ۴ بخش کودک و نوجوان، بزرگسال، بخشهای سینمایی و فروش محصولات فرهنگی تقسیم شدهبود. بعد از آن بخشهای دیگری از جمله مراکز علمی و فرهنگی برای کودکان و نوجوانان به باغ کتاب اضافه شد.» معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران در بازدید از باغ کتاب تهران از تازههای نشر سراغ میگیرد و کتابی را تورق میکند. متصدی فروش توضیح میدهد که باغ کتاب درست مثل راسته کتابفروشیهای خیابان انقلاب است و نیاز مخاطبان را برطرف میکند. علاوه بر اینکه انواع و اقسام نوشتافزار و محصولات فرهنگی هم در این مجموعه هست.
توکلیزاده به دنبال کتاب داستان ایرانی برای کودکان و نوجوانان، راهنمایی میگیرد و چند جلد کتاب برای فرزندان خود خریداری میکند و میگوید: «نمیشود از باغ کتاب دست خالی برویم.» او در ادامه از تأسیسات باغ کتاب هم بازدید میکند. موضوع دیگر باغ کتاب بازگشایی سینماست که به دلیل شیوع کرونا تعطیل شدهبود. «کسری حسنی» سرپرست شرکت توسعه فضاهای فرهنگی در توضیح میگوید: «قرارداد سینمای باغ کتاب با سازمان املاک باید تعیین تکلیف شود. ۱۷ میلیارد تومان هزینه کارهای انجام شده بالاتر از سقف قرارداد از سال ۱۳۹۳ تاکنون در باغ کتاب است که باید در اولویت پرداخت به پیمانکار قرار بگیرد.» موضوعات مطرح شده صورتجلسه میشود.
- سرانه ورزشی کافی نیست
«سعید امینسرشت» از اهالی محله اختیاریه، کمبود فضاهای ورزشی محله را یکی از مشکلات اجتماعی و فرهنگی منطقه ۳ میداند و میگوید: «سوله ورزشی شهرداری ناحیه در اختیار پیمانکار است و قیمتها برای استفاده اهالی بالاست. هر کسی نمیتواند از آن استفاده کند. باشگاههای خصوصی هم که قیمتهای نجومی دارند. سالن استخر کوثر هم به همین سرنوشت دچار است. البته ۲ سالی میشود که به علت شیوع کرونا استخر تعطیل شده. اهالی محله اختیاریه امیدوارند برای سرانه ورزشی محله فکر اساسی شود.».
- دسترسی آسان به باغ کتاب با مترو
«فاطمه رضامهدی» نخستین بار به باغ کتاب آمده. او همراه ۲ دخترش یک راست به بخش کودک و نوجوان آمدهاند. میگوید: «اسم باغ کتاب را شنیدهبودم. ولی به دلیل دوری مسیر نخستین بار است که فرصت کردم همراه فرزندانم به اینجا بیایم. چندان هم که فکر میکردم، مسیر سخت نبود. وسایل حملونقل عمومی سرویسدهی خوبی به باغ کتاب دارند. مترو هم در اختیار شهروندان هست. معماری باغ کتاب برای بازدیدکنندگان در بدو ورود بسیار جذاب و گیراست. وجود اسباببازی و نوشتافزار در کنار کتاب هم یکی دیگر از نقاط قوت باغ کتاب است. دیدن بخشهای مختلف باغ کتاب چند ساعتی زمان میبرد.»
نظر شما